3 راه برای حفظ فاصله خوب با افرادی که دوستشان ندارید

ارتباطات

صرف نظر از جنسیت ، آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا کسی را دوست ندارید؟
من افراد را در شبکه های اجتماعی مسدود کرده ام ، اما نمی توانم به آنها نگاه کنم ، یا در مورد حرکات آنها کنجکاو هستم ، حتی اگر نمی خواهم درگیر شوم.
“با وجودی که می دانیم آن چیزی هستیم که هستیم ، اما گاهی اوقات خود را با فردی که از او متنفر هستیم مقایسه می کنیم.

اگر نمی دانید چرا ، فقط دچار استرس می شوید.
چرا از آن شخص خوشتان نمی آید و چرا به او اهمیت می دهید؟
دلایل را مشخص کنید و اقدامات لازم را برای مراقبت از خود انجام دهید.
در اینجا نکاتی درباره روانشناسی پشت آن و نحوه حفظ فاصله خوب با افرادی که دوست ندارید آورده شده است.

وقتی شخصی کاری را انجام می دهد که شما دوست ندارید و شما آن را دوست ندارید.

برای حل چنین مشکلاتی ، ابتدا باید درک درستی از زمینه ای داشته باشید که باعث شده شما از شریک خود بیزار باشید.
اول از همه ، بیایید مواردی را باز کنیم که افراد از یکدیگر بدشان می آمد زیرا با بدخواهی آشکار با آنها رفتار می شد.

من دهنم بد است و پشت سرم در موردش صحبت می کنم.

وقتی دیگران در پشت شما صحبت می کنند وقتی شما در این نزدیکی نیستید.
این به راحتی قابل درک است زیرا طرف مقابل قصد مخرب آشکاری دارد.

دلیل نگرانی من در این مورد این است که می خواهم بدانم آیا آنها هنوز در مورد من بد صحبت می کنند یا خیر.
اگر شایعاتی در مورد یک موضوع وجود داشته باشد ، همه می خواهند از جزئیات آن مطلع شوند ، درست است؟

اگر مجبور نبودیم به داستانهای بد خود گوش دهیم ، احساس بدی هم نداشتیم.

من وبلاگ ها را نگاه می کنم و از دوستانم می پرسم: “او چه گفت؟ او چه گفت؟
من کسی هستم که از آن افسرده هستم ، اما غیرممکن است که به من بگویم نگران این موضوع نباشم.

او می دانست که من از چه کسی خوشم می آید ، و آن را از من گرفت.

او می دانست که من او را دوست دارم و او در مقابل چشمانم با من معاشقه می کرد و پشت سرم با من ارتباط برقرار می کرد.
یا ، من توسط مردی که با او ملاقات می کردم از طرف دیگر اغوا شدم ، یا در واقع دور شدم.

اگر این کار بدخواهانه انجام شده باشد ، و حتی بیشتر اگر شخصی که عاشقش بود نسبت به او احساساتی داشته باشد.
ما نمی توانیم فقط از آنها متنفر و کینه داشته باشیم.

دلیل کنجکاوی من در این مورد دقیقاً به این دلیل است که می خواهم بدانم رابطه با آن شخص چگونه است.
آیا در رابطه ای هستید؟
ملاقات داری؟
آیا با او به این رستوران می روید؟
هنگامی که شروع به علاقه مندی به فردی می کنید ، نمی توانید هر عکسی را که بارگذاری کرده است بررسی کنید ، حتی اگر فقط برای دیدن آنچه که او می خواهد باشد.

آزار مستقیم.

آنها ممکن است مستقیماً به شما کلمات تند بگویند ، یا به گونه ای رفتار کنند که کاملاً خصمانه است.
این ممکن است جذاب باشد زیرا شما در سایه ها به صورت مخفیانه حرکت نمی کنید ، اما همچنین می تواند آسیب های روانی زیادی را ایجاد کند.
اگر فردی است که باید هر روز در محل کار یا مدرسه او را ملاقات کنید ، حتی بیشتر افسرده خواهید شد.

اگر به خاطر شریک زندگی خود ناراضی هستید و به نظر می رسد شریک زندگی شما هر روز خوشحال است ، نمی توانید از عصبانیت خود جلوگیری کنید.
این یک الگوی کنجکاوی و تحقیق در مورد شخص دیگر است ، مشتاق است تا به نحوی دریابد که چه چیزی در مورد او جذاب است یا چه چیزی از او پست تر است.

همچنین ممکن است احساس لغزنده ای وجود داشته باشد که بخواهید به نحوی از ضعف او استفاده کرده و یکدست شوید.

اگر کاری را که با شما انجام داده اند دوست ندارید ، اما آن را دوست ندارید.

مواقعی وجود دارد که ما به طور یکجانبه از کسی خوشم نمی آید ، هر چند که او قصد بدی نسبت به ما نداشته باشد.
“قبل از اینکه دچار این فکر شوید که یک آدم احمق و کوچک فکر هستید ، یک نگاه عینی به خود داشته باشید و سعی کنید بفهمید که چرا اینطور هستید.

زیرا شخصیت و شرایط آنها شبیه به من است.

اگر با فردی ملاقات کنید که از شما خوشش نمی آید و شخصیتی مشابه شما دارد ، چه احساسی خواهید داشت؟
احساس می کنید هر حرکت آنها آینه شماست و نمی توانید با آنها دشمنی کنید.

اگر فرد شاد به نظر می رسد ، به طور ناخودآگاه فکر خواهید کرد: “چرا من خوشحال نیستم و این شخص …” و ایده آل خود را در بالای آن قرار دهید.

همچنین ، اگر فرد ناراضی است ، برعکس ، شما می توانید از این بابت خوشحال باشید.
این امر باعث می شود که متوجه شوید ذهن شما چقدر زشت است و حتی بیشتر احساس افسردگی می کنید.
به عبارت دیگر ، “هموفوبیا است.

اما هرکسی برای خودش مهم است.
به عنوان بیان تمایل شما برای تنبیه در حالی که مراقب خود هستید ، هر حرکت شخص دیگری را که شبیه شما است بررسی می کنید.

طرف دیگر عقده حقارت من است.

همه عقده حقارت دارند.
صرفنظر از اینکه زن چقدر زیبا باشد یا چقدر ثروتمند باشد ، مگر اینکه شخص بسیار خوبی باشد ، همیشه خود را با دیگران مقایسه می کند و نسبت به کسانی که چیزی ندارند ، نفرت ایجاد می کند.

حتی اگر طرف مقابل هیچ اشتباهی نکرده باشد ، فقط “داشتن آنچه می خواهید” می تواند عاملی برای دوست نداشتن او باشد.

مردم بدنبال چیزی هستند که از آن بهترند یا چیزی که دارند و طرف مقابل آن را ندارد.
گاهی اوقات ما جرات می کنیم سعی کنیم با یکدیگر تماس بگیریم تا عاملی را پیدا کنیم که بتوانیم آن را تقویت کنیم.

با این حال ، هنگامی که فرد احساس حقارت می کند ، تغییر آن دشوار است.

مشکلات در روابط جنس مخالف ، حسادت

به عنوان مثال ، اگر شخصی را ببینم که دوستش دارم و شهامت حمله به او را ندارم ، اما فردی هم جنس خود را می بینم که چنین می کند ، احساس بی حوصلگی ، عصبانیت و سرخوردگی می کنم.

این امر به ویژه در صورتی صادق است که فرد مشابه جنس مخالف باشد.
این احساس دردناک و کثیف است ، آنقدر دردناک است که بیان آن به سختی امکان پذیر است.

اما او هیچ غلطی نمی کند.
من فقط کاری را انجام می دهم که هر زن عاشق انجام می دهد ، یعنی جذب شخص مورد علاقه اش.

و با این حال ، برای ما که نمی توانیم این کار را انجام دهیم ، احساس می کنیم که خودخواهانه “از حلقه خارج شده ایم”.
اجتناب ناپذیر بود که او از خود بپرسد که آیا اوضاع با شخصی که دوستش دارد پیش رفته است یا خیر.

من هیچ قسمتی از این را نمی خواهم! اگر اینطور باشد.

اکنون که فهمیده اید چرا آنها را دوست ندارید ، گام بعدی برخورد با آنها است.
اول از همه ، ممکن است بخواهید شخص را به هر حال رد کنید ، زیرا برای شما مهم نیست که در آینده ارتباط خود را با او قطع کنید.

سایت های شبکه های اجتماعی را نیز مسدود کنید!

ترجیح می دهم دیگر کاری با آنها نداشته باشم! اگر عزم و اراده دارید که دیگر کاری با آنها نداشته باشید ، باید تمام ارتباط خود را با آنها قطع کنید.

آنچه باید انجام شود ساده و مختصر است.
همه دوستان مرتبط با شبکه های اجتماعی را حذف و مسدود کرده و مسنجر و سایر فعالیتهای مرتبط با تماس را مسدود کنید.
در هر صورت ، تمام عناصری را که باعث می شود از راه دور به شریک زندگی خود متصل شوید ، حذف کنید.

مطمئناً به پاکسازی هوا کمک می کند.
و هرگز درگیر نشوید مگر اینکه خودتان با آنها تماس بگیرید.
و روح من دیگر قطع نخواهد شد.

عیب آن این است که وقتی می فهمند شما این کار را انجام داده اید ، ممکن است به شما بگویند.
اما زمانی که از این روش استفاده می کنید ، احتمالاً در حالتی از ذهن هستید که می گوید: “من به آن اهمیت نمی دهم! من اهمیتی نمی دهم.

به طور واضح به طرف مقابل بگویید که او را دوست ندارید.

اگر به نظر می رسد فردی که با او صحبت می کنید شخص خوبی برای صحبت است و اگر این پتانسیل را دارید که به وضوح با او صحبت کنید ، صادق بودن در مورد آنچه فکر می کنید می تواند مفید باشد.

“به آنها بگویید” من تو را دوست ندارم “،” من نمی خواهم با تو درگیر شوم “و در عین حال” به همین دلیل من نمی خواهم شما درگیر شوید.

اگر فرد به اندازه کافی بالغ است که از این روش استفاده کند ، ممکن است هر دوی شما موافقت کنید که رابطه خود را با توجه به احساسات خود از هم جدا کنید.

این واقعاً “آرام ترین راه برای شکستن یخ است.
این نیز راهی برای جبران زمان از دست رفته زمانی است که هم بزرگ شده اید و هم نظر خود را تغییر داده اید.

به مردم بگویید چه اتفاقی می افتد و آنها را کنار خود قرار دهید.

اگر دوستان زیادی با شخصی که دوستش ندارید داشته باشید ، می توانید در مورد اینکه شما از آنها بیزار هستید و آیا آنها شما را آزار می دهند مطلع کنید.

ممکن است باعث شود در کنار آنها احساس ناراحتی کنید ، اما با این وجود ، دانستن یا ندانستن این واقعیت ، حتی اگر اینها صمیمی ترین دوستان شما باشند ، مسئله مهمی است.

به عنوان مثال ، هنگامی که شما به جمع دوستان دعوت می شوید ، تفاوت می کند اگر بتوانید به آنها بگویید: “اگر آن دختر نیز آنجا باشد اشکالی ندارد؟ اگر می توانید چیزی شبیه به این را بیان کنید ، برای ما تفاوت ایجاد می کند. که

همچنین ، اگر شخص دیگری به وضوح مقصر است ، با دلسوزی او را به سمت خود بگیرید.
اگر آنها را به طور طبیعی حذف کنید ، با گذشت زمان نگرانی آنها کمتر می شود.

چگونه می توان فاصله معقولی را با فردی که دوستش دارید دوست داشته باشید ، حفظ کنید.

هر چقدر همدیگر را دوست نداشته باشید ، هر دوی شما بزرگسال هستید ، بنابراین رد کامل یکدیگر ممکن است دشوار باشد.
در این صورت ، نحوه حفظ فاصله معقول از آن شخص را بیاموزید.

برای مدتی از روابط با دوستان مشترک خودداری کنید.

هنگامی که شما یک دوست مشترک دارید ، مهم نیست که چقدر بین خود و شخصی که با او صحبت می کنید فاصله داشته باشید ، به طور غیر منتظره متوجه خواهید شد که دوباره وجه مشترکی دارید.
شما سعی می کنید از نگاه کردن به آنها خودداری کنید ، اما اگر دوستی مقاله ای با تصویری از شما در کنار هم ارسال کند ، تلاش شما پاداش نخواهد گرفت.

بنابراین یکی از بهترین راه ها برای این کار این است که از هر دو دوست مشترک به طور همزمان فاصله بگیرید تا زمانی که احساس نگرانی شما آرام شود.
این مربوط به مسدود کردن مسیر اطلاعات مربوط به خود آن شخص است.
اگر مدتی از زمان بدون تحریک بگذرد ، به احتمال زیاد ذهن بیش از حد حساس به تدریج دور می شود.

روابط جدیدی بسازید.

وقتی فردی را در همان اجتماع دارید که دوستش ندارید ، بدون توجه به حرکتی که می کنید سخت است که اهمیت ندهید.
هرچه بیشتر از آن آگاه باشیم ، بیشتر در آن گیر می کنیم ، اما اگر آن را آشکار کنیم ، در نهایت از خود متنفر می شویم و استرس به سمت داخل کشیده می شود.

اگر چنین است ، توصیه می کنم که قدم بردارید و سعی کنید آشنایی جدیدی را در مکانی کاملاً جدید ایجاد کنید.
به جایی بروید که مطلقاً هیچ عنصری از فردی که دوستش ندارید وجود نداشته باشد و خود را در مکانی قرار دهید که در آن صورت ، صدای او یا آنچه در جریان است را نشنوید.

هیچ وقت فقط یک مکان وجود ندارد که به آن تعلق دارید.
اگر آنقدر شجاع باشید که به دنبال آن باشید ، مطمئناً مکانی غیر از اکنون پیدا خواهید کرد.

جرات می کنم یکبار به من نزدیک شوی.

اگر واضح است که شخص با شما بد رفتار می کند ، داستان دیگری است ، اما اگر شما به تنهایی آن شخص را دوست ندارید ، می توانید سعی کنید مدتی را با او بگذرانید.
اگر فقط مشغول تصورات از پیش تعیین شده خود هستید ، احساس دوست نداشتن به خودی خود بیشتر و بیشتر تقویت می شود.

شاید او آن چیزی نباشد که وقتی با او صحبت می کردید تصور می کردید.
ممکن است ضعفی داشته باشید و آن را به ما نشان دهید.
یا می تواند یک فرد خوش اخلاق باشد که شما را زیاد می خنداند.
ممکن است طرف مقابل نیز شما را اشتباه متوجه شده باشد.

اگر شما دو نفر یک رابطه سطحی دارید که می توانید در آن صحبت کنید ، چرا یکبار فقط یک صحبت قلبی نکنید؟

خلاصه

شما مجبور نیستید خود را مجبور کنید که از کسی که چیزی را دوست ندارید خوشش بیاید.
اما من بیش از حد از آنها متنفر نیستم.

حتی اگر جرات ندارید از موادی که دوست ندارید بخورید ، ممکن است متوجه شوید که وقتی به عنوان یک غذای متفاوت سرو می شود ، بیشتر از آنچه که انتظار دارید به کام شما می آید.
روابط چنین هستند و مشکلی نیست که آنها را بیش از آنچه فکر می کنید بی اهمیت جلوه دهید.

اگر چیزی را دوست ندارید ، اشکالی ندارد که آن را دوست نداشته باشید.
متنفر بودن از آنها اشکالی ندارد ، آنها انسان هستند.
نکته مهم این است که خود را همانطور که هستید بپذیرید و برای ایجاد استرس بیشتر بر خود ، کاری ناخوشایند مانند آسیب رساندن به خود انجام ندهید.

شادی را در زندگی روزمره خود بیابید. وقتی روزهای شما پر است ، برای شما مهم نیست که نفرت انگیزان چه می کنند!

منابع